امروز بعد از کلی گریه و زاری شدید کنار ابی رفتیم رستوران فرنگی و من کم کم مهربون شدم D: . اخ چقد وقتایی ک با هم خوبیم خوبه. البته خوب و بد بودن رابطه دست منه ، ولی چه کنم حالات روحیم دمدمی مزاجه و یهو سر یه مسئله خیلی کوچیک زار زار میزنم زیر گریه . ابی هم خیلی خیلی لوسه و خودشو واسه من لوس میکنه  :Xx. پسر مگه میتونه انقد لوس باشه ؟ ابی میگع من میدونم مشکل مالی داری ، وقتی بدهکاری از قیافت مشخصه . گف فردا برات دو میلیون میریزم دیگه ناراحت نباشی . البته میدونم دیگه یادش میره ولی من اگه بهش بگم برام می ریزه.  ولی نمیخوام خب :( .

موبایل کوچیکم هم ک نوکیا ویندوز فون بود امروز عصر گم کردم :/ =/ .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نصاب کاشی و سرامیک مرجع پرسودترین استراتژِیها و اندیکاتورهای بین المللی برج خنک کننده پیشمرگه بوته پیچک 青春年少時 Ashley دانلود آهنگ های حدید